آیات ولایت در قرآن کریم و احادیت معتبر شیعه و سنی با ذکر منبع و ماخد
با سلام و درود به محضر حضرت ولی عصر(عج) و تبریک عید غدیر خم به همه مسلمانان جهان و تشکر قدر دانی از زحمات بی دریغ استاد عزیزم.
اینجانب بر خود لازم دانستم مطالبی پیرامون ولایت علی ابن ابیطالب علیه السلام بیان دارم و در این خصوص آیاتی را از قرآن برای اهمیت مطلب به صورت مختصر و مفید عنوان می نمایم باشد که مورد استفاده خوانندگان محترم قرار گیرد.
هفته ولایت که از هجدهم ماه ذی الحجّه آغاز می گردد و تا بیست وپنجم این ماه ادمه دارد، نزد اهل معرفت و اهل دل از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این هفته آیاتی نازل شده است که اشرف همه آیاتِ با موضوع ولایت است. گرچه به اقرار شیعه و سنی بیش از سیصد آیه در قرآن راجع به امیر المؤمنین «سلام الله علیه»و ولایت نازل شده، امّا آیاتی که در این هفته نازل شده، در میان آن سیصد آیه یک درخشندگی خاصی دارد. اگرچه همه قرآن درّ است، اما آیاتی که درباره ولایت و مخصوصاً در هفته ولایت نازل شده است، در میان آن درّها دارای امتیاز و درخشندگی خاصی است. و شیعه باید روی این درّهای گرانبها خیلی حساب کند. شیعه باید در هفته ولایت جلسات جشن زیادی برگزار کند. جلسات جشن و سروری که به تنزّه تشیّع ضربه نزند و رفتار سبک و غیر متعارفی که در شأن شیعه و مؤمن نیست، در آن مجالس انجام نشود. بلکه باید در این جشن ها آیات نازل شده در هفته ولایت که افتخار شیعه است و موجب سرافکندگی دشمن می شود، تبیین شود. شاعران گرامی لازم است این آیات را به شعر درآورند و مداحان عزیز با صدای زیبایشان این آیات و اشعار را بخوانند، تا جوان های جلسه، ضمن درک محتوای غنیّ اشعار سروده شده لذّت ببرند و بعد از جلسه غرق در ولایت شوند.
کلمه امام به معنای پیشوا است. کلمه پیشوا درست ترجمه کلمه امام در عربی است. خود کلمه امام یا پیشوا مفهوم مقدسی ندارد. پیشوا یعنی کسی که پیشرو است و عده ای تابع و پیرو او هستند، اعم از آنکه عادل و درست رو باشد و یا باطل و گمراه.[1]
قرآن هم کلمه امام را در هر دو مورد به کار برده است. در یک جا می فرماید:
"و جعلنا الائمة یهدون بامرنا"[2] "ما آنها را پیشوایان هادی به امر خودمان قرار دادیم".
و در جای دیگر می فرماید:
"ائمة یدعون الی النار"[3] "پیشوایانی که مردم را به سوی آتش می خوانند".
معنای اصطلاحی امام:
معنای اصطلاحی امام نزد علمای شیعه و سنی متفاوت است. بررسی ریشه ای این معنا و تفاوت آن را بعد از بررسی معنای ولایت خواهیم گفت. اما در اینجا معنای اصطلاحی امام را اجمالاً از دیدگاه اکثر علمای شیعه اشاره می کنیم:
"امامت یعنی پیشوایی و زمامداری کلی در تمام امور دینی و دنیوی".[4]
این پیشوایی در تمام امور، دارای شؤونی است که در بررسی معنای ولایت ذکر می شود طبق عقیده شیعه دارا بودن این شؤون با عصمت همراه است و امام کسی است که از خصیصه عصمت برخوردار است.
امام در لغت به معنای قائد و رهبر، و امامت به معنای پیشوایی و رهبری است و هر کسی که متصدی رهبری گروهی شود امام نامیده میشود، خواه در راه حق یا در راه باطل باشد.[۲] در اصطلاح علم کلام، غالب متکلمین امامت را به معنای ریاست و رهبری عمومی جامعه در امور دینی و دنیوی دانسته اند.[۳] با این تفاوت که شیعه امامت را با الاصالة میداند و علامه حلی دراین باره می گوید: امامت، رهبری عمومی باالاصالة، برای فردی یا افرادی، در امر دین و دنیا است.[۴]
تفاوت نبوت و امامت
در نظر برخی مانند فخر رازی و شیخ محمد عبده مقام امامت همان مقام نبوت بوده و فرقی بین آن دو نیست. در مقابل عده کثیری معتقد به تفاوت میان آن دو بوده و بر اساس آیه 124 سوره بقره: «انی جاعلک للناس اماما» به برتر بودن مقام امامت از مقام نبوت حکم کردهاند. از آن جمله: علامه طباطبایی، شیخ طوسی، طبرسی و دیگران. زیرا از نظر اینها به لحاظ تاریخی، مقام امامت آن وقت به حضرت ابراهیم اعطا گردید که ایشان در آن زمان مقام نبوت را داشتند.
اشاراتی که حافظ به طور مستقیم در اشعارش به قرآن، الطاف الهی، آیات و روایات و احادیث دارد گرایش واضح وی را به اسلام و مکتب تشیع نشان می دهد.
به گزارش خبرنگار مهر، شمس الدین محمد حافظ ملقب به خواجه حافظ شیرازی، مشهور به لسان الغیب و ترجمانالاسرار، شاعر پرآوازه قرن هفتم هجری ایران است، شاعری که نه تنها شاعران ایرانی بسیاری از وی تأثیر گرفته اند بلکه بر شاعران دیگر ملیت ها چون «گوته» هم تأثیر گذاشته و سبب خلق دیوان شرقی و غربی وی می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
"لم یخل الله سبحانه خلقه من نبی مرسل او کتاب منزل او حجه لازمه او محجه قائمه" خطبه اول نهج البلاغه
«خداوند سبحان بندگانش را از پیامبری فرستاده شده یا کتابی نازل شده یا حجت و راهی استوار محروم نمی دارد.»
شاید بتوان به جرأت ادعا نمود که در میان ادیان و مذاهب اعم از الهی و غیر الهی مذهب تشیع تنها مکتبی است که حول محور رهبریت الهی استوار بوده و در اساس و بنیان آن وجود و حضور دائمی یک حجت زنده و حاضر برنامه ریزی شده است.
این حجت زنده و حاضر در یک زمان شخص پیامبر(ص) است که مردم را به فطرت توحیدی تذکر داده راه و روش صحیح پرستش خداوند را به آنها می آموزد و احکام و قوانین مورد نیازشان را از جانب خداوند آورده و جامعه آنان را اداره می نماید، در عصر دیگر وصی و جانشینان او.